امام نقى: اين محرم و صفدر است كه اسلام را زنده نگه داشته.
عفير و شمقدر علم به دست وارد شده: هوى بولجبين! پس ما كه علم نگه مى داريم هويجيم؟
نقى خشتكى مى خاراند: پس اين محرم و صفدر و عفير و شمقدر است كه اسلام را اينطور نگه داشته!
سوسن و لايشه كفگير به دست از آشپزخانه به سوى نقى ميايند: ذليل مرده، پس ما كه قيمه درست مى كنيم آب بينى باباتيم؟
نقى نفسى گرفته: پس اين محرم و صفدر و عفير و شمقدر و سوسن و لايشه است كه اسلام را نگه داشته!
عسگرى با شنيدن اين سخن كشف عورت كرده و مظلوميت خود را به رخ مى كشد: من كه شوشولم رو تو راه اسلام دادم چى پس؟
حضرت از عصبانيت كف به دهان آورده و چند فحش آبدار نثار جد و آبادش مى كند: ولم كنيد بابا، اصلا اين حماقت امت است كه اسلام را زنده نگه داشته!
تاريخ دمرى/ باب چه چيزى اسلام را زَنده نگه داشته؟
+++++++++++++++++++
حسین به روی دوش حسن رفته بود و از آن بالا رو به پیر مردان سخنرانی میکرد.
آن معصوم فرمودند: من چراغ مسجد را خاموش میکنم و هر کی میخواد اشتباه وضو بگیره، بگیره...
وقتی چراغها خاموش شد تازه فهمیدند ظهر است و احتیاجی به لامپها ی روشن نیست،
از آن روز پیر مردان ایشان را ( حسین کنفت ) صدا میکردند.
پایان حدیث
******************
"این محرم و صفر است که قیمه را زنده نگه داشته ."
فرازی از خطبه ی خشتک شکن امام نقی در هیأت محبان ابولفرض ِ سامراییان مقیم مرکز
&&&&&&&&&&&&&&&&&&
امام نقی :در عجبم از آن دسته از پارسیان که خاوران دهه ی شصت را به یاد نمی آورند در حالی که برای مراسم نوره کشی سال شصتم هجری در کربلا ،اشکشان چون نهر جاری می شود
(کتاب: بی خردان انصاف دهید کدامشان مظلوم ترند ؟_ همه صفحات)
%%
%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%
امام نقی(ع) در صحرای کرنقا رو به سپاهیان دژمن فرمودند: اگر دین ندارید لااقل کمپینم را لایک کنید.
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>
پارتی را خیلی دوست دارم
به خصوص اگر با کنیزکان همراه باشد و به قیمه ختم شود.
امام نقی و شرح آیه شریفه ی (محرم همان حسین پارتی است
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
امام نقی تبر به دست وارد شد و به سمت بت بزرگ رفت . تبر را بالا برد که بر فرق سر بت بزرگ کوبیده و آن نماد کفر و شرک را از بین ببرد که بت سرش را خم کرد و با زانو ضربه ای کاری به ذوالنعوذ امام وارد آورد .
امام نقی که بر روی زمین افتاده بود و از درد به خود میپیچید بالای سرش را نگاهی انداخت و دید تمام بت ها دورش جمع شده اند ، گفت : آخه این چه وضعیه؟ مگه شما بت نیستید؟ نباید بتونید تکون بخورید و از خودتون دفاع کنید!
بت ها که ماسک های خود را از صورت برمیداشتند خنده ای کرده و هرکدام تف غلیظی بر سر و صورت نقی انداختند ، بت بزرگ گفت : احمق ، اینجا خیلی وقته شده تالار سنگلچ سامرا ، ما هم داشتیم برای نمایش امشب تمرین میکردیم که اسمش هست "ابراهیم اسکل میشود " .
نقی که بغض کرده و چانه اش میلرزید دوان دوان به منزل و آغوش سوسن پناه برد .
نقی و عقب افتادگی فرهنگی
######################
امام تبر به دست وارد شد و همه ی بتها را شکست.
وقتی داشت خارج می شد چند بچه بت را هم که این سو و آن سو بودند خورد کردند.
هنگام خروج نگهبان او را دید و گفت: چه کسی این کار را کرده؟
امام پاسخ داد نمیدانم.لابد بتها دعوایشان شده.
نگهبان گفت: چرا مزخرف میگویی.بت دیگر چیست؟ اینها همه مجسمه باستانی بودند.امام سردر ساختمان را نگاه کرد و این عبارت را بر روی تابلو دید."موزه ملی سامرا"
در نتیجه امام فورا از محل متواری شد و پلیس سامرا او را تحت پیگرد قرار داد.امام وارد غاری شد و از کبوتر و عنکبوت خواست تا لانه و تار بسازند.اما آنها در پاسخ گفتند:الان اگه بتن ریزی هم کنیم فایده نداره.
اندکی بعد امام به دست نیروهای عباسی سپوخته شد و به جرم تخریب آثار فرهنگی به زندان افتاد.
++++++++++++++++++++++